مبنا را صداقت می دانست !

15 01 2011

شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی

من فردی به خصوصیت آقای بهشتی در طول عمرم سراغ ندارم ( که البته حساب امام با دیگران فرق می کند ) در عین حال که افراد با تقوا و ورع و فاضل زیاد دیده ام ولی در حد جامعیّت ایشان ندیده ام .

از خصوصیات ایشان راستگویی بود . بسیار مقید به صدق بود . قضیه 15 خرداد که پیش آمد و عدّه زیادی از مردم به دست رژیم شاه ، شهید شدند ، در جلساتی بحث شد که راجع به تبلیغات این حادثه مهم چه باید بکنیم تا بهره برداری صحیحی انجام بشود . یکی از دوستان رقم بسیار بالایی را ذکر کرد و گفت : خوب است برای این که نهایت بهره برداری را از این قضیه بکنیم این تعداد را تبلیغ کنیم . آقای بهشتی گفتند : نه ! ما که نمی خواهیم با دروغ از اسلام دفاع و تبلیغ کنیم . تبلیغ ما از اسلام باید بر اساس صداقت باشد .

این در حالی بود که اگر در آن مقطع ، آن رقم پیشنهادی در مورد تلفات حادثه 15 خرداد به مردم اعلام می شد خیلی ها قبول می کردند و به ضرر رژیم شاه هم تمام می شد ولی ایشان مبنا را صداقت می دانست .

آیت الله احمد جنتی

راه رفتن مرحوم شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی را به یاد بیاورید . من سی سال بیشتر با ایشان آشنا بودم … و این انس ما هم گاهی خیلی نزدیک بود . شاید در هر روز چند ساعت همدیگر را می دیدیم . آیت الله دکتر بهشتی ، انسانی متواضع بود . در راه رفتن و سخن گفتن و حرف زدن و بحث کردن و جواب گفتن ، حتی در برای سر سخت ترین دشمنانش و حتی در مقابل حرفهای تند و زننده ، این فضیلت را هیچ گاه از دست نمی داد .

آیت الله موسوی اردبیلی

خصلتهای اخلاقی آقای بهشتی ممتاز بود . ایشان در عین متانت و ابهّتی که داشت به لحاظ مقام و شخصیت ، در عین حال حالت تواضع و برخورد بسیار مؤدبانه ای پر از احساس و عاطفه ، همراه با روانشناسی اصیل و ژرف اسلامی داشتند . نقش ایشان برای تشویق افرادی که دارای یک فضیلتهایی بودند بسیار مؤثر بود. قدرت ایشان در شناسایی چهره ها و کشف افرادی که دارای استعداد هایی بودند بسیار خوب بود . محیط های دوستانه ایشان سرشار از عاطفه و گرمی و محبت بود . جلسات ایشان معمولاً همراه بود با صفا و نشاط ؛ صداقت کاملی که در قضاوتها و اظهار نظرهایشان به چشم می خورد ، اعتماد می آفرید و اطمینان می بخشید . برای همکاری و تقسیم مسئولیت و ارج نهادن بر نقش دیگران بسیار کوشا بود و در هر حال باید گفت ایشان تجلی گاه اخلاق پاک اسلامی بود .

حجت الاسلام و المسلمین شهید دکتر محمد جواد باهنر

یکی از اعضای سابق حزب توده که بعداً مسلمان شد ، برای من تعریف می کرد اویل انقلاب هیئتی از کوبا به ایران آمده بود که برای آن یک وقت ملاقات با آقای دکتر بهشتی گرفتیم تا با ایشان دیداری داشته باشند . من هم به عنوان مترجم در این هیئت حضور داشتم . در این جلسه آقای دکتر بهشتی با لبخند به من گفت : شما که به عنوان مترجم همراه این آقایان هستید بفرمایید با این دوستان به زبان مهمان (انگلیسی) صحبت کنیم یا به زبان میزبان ؟ من احساس کردم دارند به من حرمت می گذارند لذا خواهش کردم به زبان انگلیسی با آنها صحبت کنند . پذیرفتند و صحبت کردند . آن هیئت اظهار علاقه کردند عکسی یادگاری با ایشان داشته باشند . من که در آن زمان عضو حزب توده بودم گفتم خوب است خودم را کنار بکشم چون اگر بعداً این عکس چاپ شود و بعضی مرا در کنار آقای بهشتی ببینند همین را بهانه حمله به ایشان قرار خواهند داد لذا کنار ایستادم . ایشان متوجه شد و از من سؤال کرد شما چرا نمی آئید عکس بگیرید ؟ گفتم به یک دلیلی نمی توانم در این عکس باشم. ایشان ذهن مرا خواندند و خندیدند و گفتند : بله به همین دلیل بیایید و پهلوی من بایستید . من هم رفتم و پهلوی ایشان ایستادم .

قاسم تبریزی

برگرفته ازکتاب سیره شهید دکتر بهشتی

نوشته آقای غلامعلی رجایی