تشکّل حق انحصار طلب نیست

5 10 2011

شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتیتشكّل حق تشكّلى است كه پيرامون آرمان ‌هاى حق به‌ وجود بيايد و ما براى اين تشكّل يك نشانه بارز اعلام كرده ‏ايم و آن اين است: تشكّل حق تشكّلى است كه انحصار طلب نيست. يعنى چه انحصار طلب نيست؟ يعنى اين منطق خود پرستانه و ضد خدا پرستى را ندارد كه هر كس در اين تشكيلات است، آدم خوبى است، هر كس در اين تشكيلات نيست، آدم خوبى نيست. اين تفكر، تفكر شيطانى است و نه رحمانى و نه يزدانى. تشكّل خوب و سالم تشكّلى است كه يك نظام ارزشى را روشن و صريح مطرح مى‏ كند. مى‏ گويد ما پاسدار اين نظام ارزشى هستيم. پاسدار اين ارزش ‏ها هستيم. هر كه اين ارزش‏ ها را دارد، مورد حمايت ماست. خواه عضو تشكيلات ما باشد، خواه نباشد. هر كس اين ارزش ‏ها را ندارد، مورد انتقاد ماست. خواه عضو تشكيلات ما باشد، خواه نباشد. يكى از اين ارزش‏ ها هم تشكّل است. يعنى افرادى كه از جهات ديگر خوب‌ اند اما منفردند و به كار دسته ‌جمعى عادت ندارند، نسبت به افرادى كه منفرد نيستند و كار دسته‏ جمعى مى ‏كنند، مى ‏گوييم اين يك امتياز بيشتر دارد؛ اما يك امتياز، نه همه امتيازها. ما در موقع انتخاب نخست ‏وزير دقيقاً گفتيم شوراى مركزى موقّت حزب جمهورى در معرض يك امتحان است، ببينيم چه كار مى ‏كند. در يك جلسه طولانى بحث‏ ها يمان را درباره اشخاص كرديم. گفتيم رأى ‏گيرى مخفى مى ‏كنيم، هر كسى سه نفر را معيّن كند. نفر اول يعنى سه امتياز، نفر دوم يعنى دو امتياز، و نفر سوم يعنى يك امتياز. بعد كه رأى مخفى را جمع‏آورى كردند و برادرمان رجايى كه عضو حزب نيست، 40 امتياز آورد و برادر بعدى كه عضو حزب بود 25 امتياز،  بنده به سهم خودم خوشحال شدم. گفتم شورا از يك امتحان رو سفيد درآمد. معلوم شد در رأى دادنش به چه مى‏ انديشد؟ به ارزش‏ ها. درست است كه اگر كسى عضو باشد، آن هم يك ارزش است، اما يك ارزش است. نه اين‌كه اين ارزش جانشين همه ارزش ‏هاى ديگر شود. تشكّل ‏هاى اين ‌چنينى اگر يكى باشند كه چه خوب، اگر دو تا، سه تا، ده تا هم باشند با هم  برادرند. هيچ ‏وقت با همديگر ضد و معارض نمى ‏شوند. اين است كه ما در مواضعى كه در رابطه با گروه‏ ها اعلام كرده ‏ايم، اگر مطالعه فرموده باشيد اين را تصريح كرده ‏ايم كه رابطه حزب جمهورى اسلامى با گروه ‏هاى معتقدِ در خط كه از نظر نظام ارزشى با ما يك‏ جور فكر مى ‏كنند، اما تشكيلات ديگری دارند، برادرانه است و هر نوع رقابت رشك‏ آميز ميان اين گروه ‏ها را گناه مى ‏دانيم. تصريح كرده ‏ايم كه ما اين را گناه مى ‏دانيم. اين همان تنگ ‏نظرى است. اين همان خود ‌پرستى است. اين است كه ما براى تشكّل سالم يك نشانى گويا پيدا كرده ‏ايم و روى اين نشانى هم سخت مى‏ ايستيم و ايستاده ‏ايم. چه كل تشكّل را و چه اعضاى يك تشكّل را با همين يك نشانى محك مى ‏زنيم. اين سنگ محك خوبى است.

يادم مى ‏آيد حدود بيست‌ و چهار ـ پنج سال قبل در قم چند نفر از برادرهاى ما دور هم جمع شدند و يك كار خوب را شروع كردند. چند نفر ديگر از برادرها آمدند گفتند فلانى مى‏ خواهيم مشابه آن كار را شروع كنيم. يعنى گفتند فلان كار را مى‏ خواهيم شروع  كنيم كه مشابه آن بود. گفتم خوب آن‌ ها مگر نيرويشان كافى است؟ گفتند نه. گفتم چرا نمى‏ رويد با آن ‌ها كار كنيد؟ ــ از طلاب بودند، از طلاب فاضل، از فضلا. شروع كردند نسبت به آن ‌ها ‏عيب‏ جويى كردن. به اين جمله ‏اى كه عرض مى ‏كنم خوب دقت كنيد. خوب كه عيب ‏ها يشان را جستند و شمردند و عيب‏ ها را نوشتند، گفتم كه در اين عيب‏ هايى كه شمرديد اين و اين و اين صحيح است، اين عيب است، بايد تلاش كنيد تا بر طرف بشود؛ اما اين و اين و این عيب نيست. پوستش را كه بِكَنيم و پوست‌ كنده ‏اش بكُنيم، معنايش اين است كه همين كار را اگر شما مى ‏كرديد، كار خيلى خوبى بود؛ ولى همين كار را چون آن ‌ها ‏مى ‏كنند، كار كم‌ ارزشى است و چيز به درد بخوری نيست؟ اگر انسان ديد يك كار معيّن را اگر آن آقا بكند كار بى‏ ارزشی است و اگر بنده بكنم كار خيلى مهمى است، پيداست كه به جاى اين‌كه حق ‏پرست باشد، خود پرست است. لذا همان موقع ما يك اصل پيدا كرديم. گفتيم اصل در انسان يكتا پرست و خدا پرست اين است كه ترازو و سنگ ترازويش براى وزن كردن خودش و اعمالش و ديگران و اعمالشان يكى باشد. با همان ترازو و با همان سنگ ترازو كه خوبى‏ هاى ديگران را مى‏ سنجد، خوبى‏ هاى خودش را هم بسنجد. با همان سنگ ترازو كه عيب‏ هاى خودش را مى‏ سنجد، عيب‏ هاى ديگران را هم بسنجد. يك متر دارد كه وقتى آن‏ طرف مى ‏رود يك ميلي ‌متر را پنجاه ميلي‌ متر نشان مى‏ دهد و وقتى اين‏ طرف مى ‏آيد يك ميلي ‌متر را يك ميكرومتر نشان مى ‏دهد. اين ترازو درست است يا خراب است؟ اين ترازو خراب است يا در حقيقت صاحب ترازو خراب است؟ چون خرابى مال خودش است. ما چه در كار فردى، چه در كار تشكيلاتى اين را به ‏عنوان يك اصل عالى اخلاق و معيار مى‏ شناسيم و روى آن تكيه داريم و تشكّل را با اين شرط، الهى و خدايى مى ‏دانيم. هر حزبى، هر تشكيلاتى و هر سازمانى اگر اين شرط را داشته باشد، اصول و نظام ارزشى ‏اش هم نظام اسلامى باشد، از ديد ما حزب ‏الله است و هر حزبى و هر سازمان و تشكيلاتى اگر اين شرط را نداشته باشد، به همان اندازه كه ندارد حزب ‏الشيطان است. اسمش هر چه مى‏ خواهد باشد و رهبران و اعضايش هر كسى مى‏ خواهند  باشند.

 قسمتی از بیانات شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی در جمع اعضاء حزب جمهوری اسلامی


کارها

Information

بیان دیدگاه