پیغمبر اسلام (ص) بدرود حیات گفت ، دوران ظهور ائمه سپری شد ، امام دوازدهم از دسترس مردم بیرون رفت و وضع تازه ای پیش آمد . فهم قرآن و روایات ، جدا کردن روایات درست از روایات مجعول و نادرست ، مقایسه دلایل گوناگون درباره هر موضوع و استنباط حقایق از میان آنها خود به صورت یک ، بلکه چند علم جدید در آمد . تفسیر ، فقه ، رجال ، حدیث و … که رسیدن به حد کمال در آنها متوقف بر کسب علوم دیگر نیز هست ؛ دفاع از حقایق اسلام در برابر حملات گوناگون زبانی و قلمی مخالفان اسلام نیز به پیدایش علم تخصصی دیگر ، یعنی علم کلام اسلامی منجر گردید .
باید در میان مسلمین کسانی همت گمارند تا این علوم پهناور را فراگیرند و در آنها مجتهد و صاحب نظر شوند و کمال علمی خود را به کمال تقوا و عدل بیارایند تا به مقام جانشینی علمی پیغمبر و امام برسند و مرجع مسلمانان در سؤالات مختلف دینی گردند .
تخصص در هر یک از رشته های مذکور به اندازه مشکل ترین رشته های علمی دیگر ، کوشش ، فرصت ، فراغت ، و کتاب و وسایل دیگر لازم دارد . گذشته ما محققان پر ارج و نامور در این فنون داشته و رشته تتبع و تحقیق از نخستین قرون اسلامی تا عصر حاضر همواره کشیده و هیچ گاه قطع نشده است. در روایات ما این مجاهدان راه حق ، تکریم و تجلیل و تشویق فراوان شده و ثوابهای بی مانند برای انجام این وظیفه و جهاد مقدس نوید داده شده است . پاداش آنها مال دنیا نیست . کسانی که عمر خود را در راه انجام یک تکلیف مقدس صرف می کنند مبادله محصول کار خود را با مال و جاه ، پَست و ناچیز می شمردند . علاوه بر این ، دنیا طلبی از راه دین و علوم دینی در روایات ما سخت مذموم و بد فرجام شمرده شده است . تحصیل علوم دینی یک واجب کفایی است که به استناد بعضی روایات باید از اغراض مادی و امتیاز طلبی منزه باشد .
تحصیل علوم و فنون لازم دیگر از قبیل پزشکی ، دارو سازی ، فنی و نظایر آنها نیز واجب کفایی است ؛ ولی در میان فرقی هست . آنها که این فنون زندگی را تحصیل می کنند پس از فراغت از تحصیل می توانند آن را شغل و حرفه خود قرار دهند و کار و معلومات خود را با پول مبادله و هزینه زندگی خود را از این راه تأمین کنند ولی به کسانی که علوم اسلامی تحصیل می کنند چنین حقی داده نشده است . کار آنها باید برتر و منزه تر از آن باشد که به صورت حرفه و کسب معیشت در آید . گرفتن مزد برای فتوا دادن یا بیان مسائل و احکام و معارف دین در فقه ما از محرمات شمرده شده است .
به این جهت باید کسانی که به مطالعات تحقیقی در رشته های مختلف علوم دینی می پردازند هزینه زندگی شان از راه در آمدهای شخصیِ دیگری که دارند تأمین شود و اگر از این قبیل افراد به اندازه کافی در میان مسلمانان پیدا نشد باید حکومت اسلامی که مسئول تأمین مصالح عمومی است عده ای را به انجام این مهم بگمارد و وسایل کار و هزینه زندگی آنان را از بیت المال مسلمین بپردازد . و اگر حکومت ، حکومت اسلامی و پایبند به مقررات اسلام نیست یا به وظیفه خود عمل نکرد ، مسلمانان باید همچون موارد دیگر ، او را به این اقدام وادارند وگرنه تشکیلاتی فراهم سازند که انجام این کار خطیر را به عهده گیرد و هزینه تشکیلات را خودشان بپردازند . بنا بر این یاد گرفتن و یاد دادن احکام و معارف دین چه در مرحله دوم و چه در مرحله سوم ، انجام یک وظیفه الهی و پاک از هر گونه مقاصد مادی است .
اسلام در این زمینه وضعی مقرر کرده است که اگر مسلمانان بیدار و هوشیار باشند ، دین و علوم دینی هیچ گاه وسیله سوء استفاده و دنیا طلبی اشخاص قرار نگیرد و از این راه طبقه خاصی که برای خود حریم اجتماعی و مزایای مالی و غیر مالی فراهم آورند به وجود نیاید .
آیات قرآن ، به خصوص آن قسمت که مربوط به روحانیون یهودی و مسیحی است ، و روایات ما در ابواب علم و مقام عالم و معرفی علمای حق و علمای باطل ، علمایی که اسلام می پسندد و آنها که اسلام نمی پسندد و طرد می کند ، راه را به روی سوداگران زهد فروش و یا علم فروش که بخواهند علم دین و تظاهر به تقوا را وسیله کسب مال و شهرت و تفوّق بر مردم دیگر قرار دهند ، بسته است .
ولی ضامن اجرای هر طرح صحیح در هر زمان و مکان ، بیداری افکار عمومی و مراقبت همگانی است . در این مورد و موارد دیگر ، اگر عملاً انحرافی پیش آمد معلول نا آشنایی مسلمانان به حقایق و کوتاهی آنها در عمل است . به همین جهت ، نخستین قدم مبارزه با این انحرافات آن است که حقایق اسلامی به همان صورت که پیشوایان الهی گفته اند ، بی پرده و صریح برای عموم مردم گفته شود .
با وسایل ارتباطی امروز و با تسهیلات فراوان که در کار طبع و نشر و طرق دیگر انتشار افکار پدیده آمده ، کمک به بیداری افکار در هر قسمت آسانتر و به همان اندازه ضروری تر شده است .
ولایت ، رهبری ، روحانیت ؛ ص 382
دیدگاههای اخیر